وب سایت شخصی امراله اندرزیان

مطالبی از دیدگاه قرآن و اهل بیت

وب سایت شخصی امراله اندرزیان

مطالبی از دیدگاه قرآن و اهل بیت

وب سایت شخصی امراله اندرزیان
آخرین مطالب

۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۴۳ ب.ظ

نبرد بی فایده


نبرد بی فایده

روزی رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم )  از برای اصحاب یک خط کشیدند و فرمودند: این راه خداست و بعد از آن خطوط بسیار کشیدند از چپ و راست و فرمودند: این راههایی هستند که به هر راهی شیطان نشسته و آدمی را به خود می خواند. کافی ج 2 ص 399

در روایت دیگری فرمودند: امّت حضرت موسی ( علیه السلام ) هفتاد و یک فرقه شدند یکی از آنها نجات پیدا کردند، امت حضرت عیسی هفتاد و دو فرقه شدندو یکی نجات پیدا کردند، امت من هفتاد و سه فرقه می شوند، یکی نجات پیدا می کند.

درباره ی بعضی از معضلات و نابسامانی هایی که در عرصه ی اجتماع مشاهده می شود نکاتی را بعرض می رسانیم:

پرسش این است که نبرد هفتاد و دو ملت بر سر چیست؟

آیا سزاوار است که سرمایه های فطری، عقلی، علمی، عملی، جوانی، انسانی و حتی ایمانی را در راه هیچ و پوچ صرف کنیم.

توضیح و تبیین مطلب

یکم: بر اساس آیات قرآن همانند آیه ی مبارکه ی ((  وَ أَنَّ هذا صِراطی‏ مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُل‏.... انعام 153   )) و روایت مذکور، تنها یک راه مستقیم و یک راه سعادت و رستگاری وجود دارد که همان راه امامت و ولایت در ادامه ی راه رسالت و راه خداست و به تجربه ثابت شده است که هر کس از راه و مسیر ولایت منحرف و زاویه  درست کرده خود و پیروانش را به وادی ضلالت و گمراهی که نتیجه ی  اندیشه و رفتار اهل حماقت و جهالت است کشانده است.

دوم: از میان مردم بیشترین انحراف و سقوط مربوط به بعضی از خواص بوده خواص که عده ای را نیز بدنبال خود کشیده اند. آنچه در صدر اسلام بویژه در دوره ی 250 ساله ی امامان معصوم ( علیهم السلام ) مشهود است و همچنین آنچه از اول انقلاب تا کنون موجب سقوط خواصی از جامعه از مرجع تا رئیس جمهور تا نخست وزیر و تا.... شده است دارای درسهای عبرتی است که اگر توجه نشود همچنان عده ای را از متن به حاشیه و از حاشیه به هلاکت ابدی رسانده است.

سوم: آنچه از آیات و روایات و تجربه ی تاریخی استفاده می شود هبوط و سقوط اشخاص یا جامعه به خصوص در عرصه ی اجتماع دارای علل و عواملی است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1- حرص به ثروت و قدرت:

انبیاء الهی بویژه رسول خاتم ( صلی الله علیه وآله ) حریص به هدایت و سعادت مردم به عنوان یک ارزش الهی بودند حال اگر حرص به ثروت و قدرت جایگزین آن شود نتیجه ای جز نابودی فرد و جامعه در پی نخواهد داشت. پس مراقب باشیم.

2- پیروی از شیطان و هوای نفس:

پیروی از شیطان و هوای نفس از علل و عوامل اساسی در هبوط و سقوط انسان می باشد، بر اساس آیات 175 و 176 سوره ی اعراف دانشمند وارسته و مستجاب الدعوه ای همانند بلعم باعورا بر اثر غفلت و بی توجهی به کید شیطان و هوای نفس از مقام والایش آنچنان سقوط کرد که خدای متعال وی را به عنوان الگو و اسوه ی همه ی کسانی که آیات او را تکذیب می نمایند ذکر می کند، و در نتیجه تا مقام سگی، که ( او را تعقیب کنی یا به حال خود واگذاری ) سقوط و به هلاکت رسیده است. پس بیدار و مواظب باشیم.

3- رشوه ی مادّی و معنوی:

یکی دیگر از مسائلی که سبب نبرد بر سر هیچ می شود، آلوده شدن به دو گناه بزرگ یعنی رشوه ی مادّی و معنوی است که بر اساس روایات رشوه دهنده و رشوه گیرنده هر دو جهنّمی هستند. بعضی برای رسیدن به میز و صندلی از اموال و از عزّت و آبروی خود دریغ نمی کنند، یعنی همه ی هستی و سرمایه های مادّی و معنوی را میدهد و در مقابل چیزی دریافت نمی کند که مایه ی نجات او گردد.

4- تملّق، چاپلوسی و دست بوسی برای ماندن بر مسند:

انسانهای با عزّت و آزاده نه تکبر دارند و نه تملّق، بلکه دارای ادب و تواضع هستند، اما آنهایی که از آن یک راه نجات منحرف شده اند، برای رضایت خودِ حیوانی و شهرت دنیوی و حبِّ جاه و مقام در مقابل غیر خدا آنچنان ذلیلانه برخورد می کنند که گویا حیات و مماتش بدست اوست. پس وای بر ما اگر بیدار نشویم.

5- رشد کاذب بدون تزکیّه ی نفس: یکی دیگر از عوامل تشدید و راه اندازی جنگ و نزاع بر سر هیچ، توسط افرادی است که به خاطر غرور علمی یا مالی یا.... بین مردم اعتباری درست نموده اند در حالی که خانه از پای بست ویران و از اساسی ترین چیز که همان سازندگی روحی و تربیت اخلاقی باشد تُهی و خالی است. تأکید قرآن کریم و پیشوایان معصوم ( علیهم السلام ) بر تهذیب و تزکیّه و عدم دل بستگی به دنیا و مظاهر آن به خاطر خطراتی است که انسانیتِ انسان را تهدید می کند و به تجربه ثابت شده است، آنهایی که به مقام ایمان و تقوا آراسته اند جزءِ همان یک گروه اهل نجات بوده و درگیر نبرد پوچ هفتاد و دوملت نبوده اند. پس مراقب باشیم.

6- استفاده ی ابزاری از دین علیه دین برای رسیدن به قدرت:

یکی از راههای تسلّط شیاطین بر جوامع انسانی استفاده از دین برای فریب دادن دین داران حقیقی بوده است. تمام نفوذیها سعی کرده اند خود را همانند و شبیه دینداران نشان بدهند تا سلطه ی خود را تحکیم نمایند. اصحاب سقیفه، معاویه، عبیدالله به هنگام ورود به کوفه، رضا خان میر پنج در اوایل حکومتش، بنی صدر خائن؛ کشمیری، اصحاب فتنه و نماد سبزشان و آنهایی که مسجد ضرار را در مقابل مسجد پیامبر ساختند امروز نیز هستند، اگر مراقبت نکنیم و بصیرت نباشد به نبرد هفتاد و دو ملت که بر سر مُردار( دنیا ) است ورود پیدا می کنیم و به بیراهه می رویم. پس بیدار باشیم.

7- نفاق:

عامل مهم دیگری که در طول تاریخ سبب هبوط و سقوط انسانها گردیده و راه نجات، یعنی تنها صراط مستقیم را به روی آنها بسته است مسئله ی نفاق می باشد. یکی از ویژگی های آنها که قرآن پرده از آن بر می دارد هم رنگ شدن با شرایط و مقتضیات جامعه است و مترصد فرصت جهت زدن ضربه ی کاری و نهایی. قرآن کریم از قول اینها می فرماید شاید اوضاع بر گشت و حکومت عوض شد (نَخْشى‏ أَنْ تُصیبَنا دائِرَة.... مائده 52 )، اینها چند چهره و چند زبان هستند، مردم را به جان هم می اندازند، شک و تردید را رواج می دهند، یأس و نا امیدی را برجسته می کنند آنچه به زبان می گویند در قلبشان نیست، کینه ی اسلام و پیروان راستینش را به دل دارند، با دشمنان ارتباط مرموزانه دارند، مصداق اتمّ و اکمل نفوذی دشمنان هستند، ایجاد اختلاف؛ تفرقه و راه اندازی جنگ ها و آتش افروزی سنت و سیره ی دائمی آنهاست، بر علیه دین و دین داران حقیقی متّحد می شوند، که این ویژگیها را از اول انقلاب تا کنون بویژه در فتنه ی بنی صدر و فتنه ی 78 و 88 به وضوح مشاهده کردیم. پس مواظب و مراقب باشیم.

چهارم: وقتی شیطان با نفس امّاره همدست شده و دنیا را مزیّن و رنگارنگ می کنند، بطور حتم پیروانشان را از راه مستقیم منحرف و آنها را آلوده به انحرافات فکری و اخلاقی، حِرص و وَلَع به دنیا، فراموشی خدا و آخرت، مقدّم داشتن خواست خود ( هوا ) بر خواست خدا، عهد شکنی و نقض پیمان، سستی در عبادت، شجاعت در گناه، بی توجهی به حقوق النّاس، بد اخلاقی در عرصه های سیاسی و اجتماعی، خیانت در امانت و بیت المال، حیله و مکر و.... می کنند که هر کدام از اینها عده ای را وارد نبردی بی فایده و بی ثمر کرده که خسارتی جز ضلالت و در نهایت هلاکت در انتظارشان نیست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۲۳:۴۳
امراله اندرزیان