وب سایت شخصی امراله اندرزیان

مطالبی از دیدگاه قرآن و اهل بیت

وب سایت شخصی امراله اندرزیان

مطالبی از دیدگاه قرآن و اهل بیت

وب سایت شخصی امراله اندرزیان
آخرین مطالب
دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ ب.ظ

طغیان


زمانی که انسان از گوهر تابناک و گران سنگ ایمان و باور به توحید و جهان آخرت محروم باشد، در مقابل احکام و دستورات الهی و بندگان خدا طغیان می کند، که لازم است جلوی این حرکت شوم و رذیله ی پلید که خود منشإ دهها گناه دیگر می شود گرفته شود.

 اکنون به برخی از دلایل طغیان از زبان قرآن می پردازیم:

 

1- تٌهی بودن درون از نور ایمان

  انسانِ درون تُهی از نور ایمان ((وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواء/ سوره ابراهیم، 17)) وقتی به یک منصب و جایگاهی برسد خود را برتر و بهتر از دیگران می داند، و آنچنان این مسیر خطرناک را طی می کند که همانند فرعون ادعای خدایی می نماید((فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى/ سوره نازعات، 79‏) آنگونه که در باور و اندیشه های اومانیستهای امروزی می بینیم.

2- دستیابی به قدرتی اعتباری  

منشا طغیان برخی افراد دستیابی به قدرتی اعتباری است. قدرت انسانها یا تجلی قدرت خداست، آنطور که در زندگی انبیاء، اوصیاء و اولیاء الهی دیده و می بینیم که محصولی جز عدالت، معنویت، خدمت خالصانه، تواضع و ادب و.... ندارد و یا قدرتی نفسانی و شیطانی است که صاحبان و متولیان این نوع قدرت بخاطر کور و کری و زندگی مُتَوَهمانه محصولی جز جنگ و غارت، تجاوز به نوامیس، ظلم و فساد و نابودی، حرث و نسل به دنبال ندارد ((ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس‏/ سوره روم 41 ))

3-بهره مندی از ثروت و سرمایه های ظاهری

 گاهی منشإ طغیان بهره مندی از ثروت و سرمایه ی ظاهری و بعضا حرام است که اینگونه افرادِ طاغی سعی می کنند با استعمار  دیگران آنها را به زیر سلطه ی خود در آورند و نظام ارباب و رعیتی و دیوان سالاری را همانند قدرت شیطانی ترویج نمایند ((إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏/ سوره علق 6 و 7 )) وقتی انسان بریده از خدا و قیامت، خود را بخاطر قدرت و یا ثروت، بی نیاز از خدا بداند با طغیانش هر فساد و منکری را اشاعه و توسعه می دهد.

4- وسواس علمی

 گاهی علت طغیان افراد وسواس علمی است.افرادی که از مراتب علم( تجربی، عقلی، شهودی و وحیانی) محروم، و مقهور پیشرفت های ظاهری علم تجربی در دنیای ( به ظاهر مدرن و در باطن خبیث) هستند و در گام اول علم(تجربی) متوقف گردیده اند، چون از علوم عقلی، شهودی و وحیانی بی بهره اند و پیشرفت ابزار در غرب را پیشرفت انسان می دانند، از درون تاریکشان حرفهای مسمومی بگوش دیگران می رسانند که دوران استقلال گذشته و باید در جامعه ی عقب افتاده ی غرب هضم و سبک زندگی را با قطب نمای آنها تنظیم کنیم، چون علوم اسلامی نداریم و مجبوریم از آنها پیروی کنیم.

 

5- کفران نعمت:

 طغیان برخی از افراد بخاطر عدم سپاسگذاری از نعمت های الهی است ((ْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدید/ سوره ابراهیم، 7 ))،خدای متعال ، توفیق بهره مندی از نعمتهای مادی و معنوی را فراهم و سفره ی خود را گسترده و در اختیارشان قرار داده، لکن اینگونه افراد بخاطر اخلاق فرعونی که مردم را به خود دعوت می کرد و یا منش و روش قارونی که ثروت را از علم و تخصص خود می دانست ((قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی‏/ سوره قصص 78 )) نا سپاسی از این فرصت را شیوه و منش خود قرار داده که در حین مسئولیت و بهره مندی و بعد از آن به سراشیبی سقوط می رود و کاملاً غافل اند

 

6- شهوت، شهرت، حبِّ ذات

برخی افراد بخاطر شهوت، شهرت و حبِّ ذات وقتی می بینند بین مردم جایگاه و اسم و رسمی دارند طغیان می کنند . این افرادِ فریب خورده ی نفس و شیطان و مغلوب شهوت نام و مقام خود را بالاتر و برتر از دیگران دانسته و بر اریکه ی شهرت تا آنجا می روند که همه ی هستی خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند، آتش فتنه و آشوب به پا کنند، بندگان مومن خدا را حقیر و کوچک بشمارند، میلیاردها برای اهداف پلیدشان خرج نمایند، همه ی ارزش ها را مورد حمله و هجمه قرار بدهند، بیت المال را به آتش خواسته های نامشروع و سیری ناپذیرشان بکشند.

 

7- نفاق درون

 گاهی طغیان بخاطر نفاق درون است. در طول تاریخ افراد دو چهره و منافق، بیشترین ضربات را به اسلام و مسلمین وارد نموده اند، این افراد منافق که با ظاهری آراسته و با شعار هایی عوام پسند در بدنه ی مردم نفوذ می کنند و بخاطر ظاهر و باطن متفاوت و دروغین، کمتر شناخته می شوند، تا زمانی که نفاق درون خویش را آشکار و با دشمنان خدا همدست و همراه، و نظم و انضباط جامعه را به هم می ریزند، همانند طغیان دراویش مدعی عرفان، خَلسِه، خلوت و ذکر که با چوب، آهن، دشنه و اسلحه به مردم حمله کردند ((وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَکاذِبُون‏/ سوره منافقون 63 ))و همانند مدعیان طرفداری از خلق قهرمان که بیش از هفده هزار از همین خَلق بی گناه را شهید و خود به دامن کفر و استکبار پناه بردند.

 

8- تکبر و خود بزرگ بینی

گاهی منشإ طغیان تکبر است. وقتی شیطان قوه ی واهمه را بر قوه ی عاقله حاکم و زمام امور را و مجاری ادراکی و تحریکی شخص را تصرف نماید، خود بینی، عُلُو، و برتری طلبی در او حرف اول را می زند، آن گاه این شخص متکبر با تقلید و پیروی از شیطان متکبر ((أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین‏/ سوره بقره، 34)) هر ظلم، ستم، فساد و منکری را ترویج می نماید، خدای متعال به افراد متکبری که پیاده نظام ابلیس؛ بلکه خود؛ شیطان مجسم شده اند می فرماید: هر چه به خاطر تکبر و تبَختُر پاهایت را بر زمین بکوبی نمی توانی زمین را بشکافی و هر چه سرت را بالا بگیری گردن فرازی ات به کوه نمی رسد ((وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولا/ سوره اسراء، 17 ))

                                                            والعاقبه للمتقین


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۱۴
امراله اندرزیان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی