قدرت، خدمت یا خیانت؟

از آنجایی که قدرت یکی از اوصاف ذاتی خدا و عین ذات اوست و در کنار علم و حیات که هر کدام عین دیگری واحدی آنگونه که به کنه ذات باری تعالی راهی ندارد همچنین به کنه اوصاف ذاتی همانند قدرت راهی ندارد بلکه همین اندازه می دانیم که خداوند قادر متعال آفریننده ی عالم و آدم است و هر قدرتی و توانی وجود دارد از ناحیه ی اوست. و از میان موجودات این انسان است که از جانشینی طغیان و خود را جایگزین می داند و اندیشه ی پوسیده ی اومانیستی را تبلیغ و از این قدرت سوء استفاده می نماید. در همین زمینه نکاتی را به عرض می رسانیم:

1- از میان مخلوقات در عالم ممکنات، خداوند انسان را به عنوان جانشین خویش انتخاب نموده است (إنّی جاعل فی الارض خلیفه – بقره 30) از بین اینها افرادی را به عنوان انسان های کامل که همان انبیاء و اولیای الهی اند برگزیده و برای هدایت ابناء بشر فرستاده است. آنچه از آیات وحیانی و تاریخ بشری استفاده می شود این است که اکثریّت آنها به خاطر جهل علمی و بویژه جهالت عملی در مقابل رسولان الهی ایستاده و خیلی از آنها را به شهادت رسانده اند (و قتلهم الانبیاء بغیر حق – آل عمران 181 و نساء 155 ) که این اکثریّت از توان و قدرت خود سوء استفاده و برای خود عذابی دردناک را پذیرفته اند.

2- قدرت و مکنت وقتی تجلّی قدرت الهی باشد و در اختیار انسان های صالح و شایسته قرار بگیرد محصولی جز خدمت، محبّت، فضیلت، عدالت، معنویّت، بندگی و عبودیّت، نورانیّت، حیاء و عفّت و ... نخواهد داشت اما اگر قدرت را افرادی فاقد علم و معرفت و فاقد قابلیت و شایستگی به دست بگیرند محصولی جز خیانت، جنایت، فساد، تبعیض و بی عدالتی، تاریکی و ظلمت، گناه و معصیت، نافرمانی از حدود الهی، کشف حجاب، اذیّت و آزار مردم، جنگ و خونریزی و غارت و چپاول اموال و منابع و ... نخواهد داشت.

3- تأسیس و تشکیل حکومت اسلامی بر اساس منابع و مبانی دینی برای حاکمیت و قدرت یافتن احکام الهی و قانون وحیانی برای هدایت و سعادت و کمال انسانهاست. کسانی می توانند در حکومت اسلامی مسئولیّت بپذیرند که از شایستگی های دینی، اخلاقی و کارآمدی لازم برخوردار باشند، افرادی که قانون الهی را پذیرفته، عمل نموده و در جامعه اجرایی نماید نه اینکه بیاید و بر اساس هوا و هوس خود و دیگران رفتار کند.

 4 افرادی که به عرصه ی سیاست و قدرت می آیند لازم است در بخش اندیشه از علم و معرفت حقیقی و در بخش انگیزه و گرایش از طهارت و تزکیّه ی لازم برخوردار باشند چرا که هر مدرک به دستی شاید باسواد باشد اما عالم و عاقل نمی تواند باشد آنگونه که حضرت علی علیه السّلام فرمود: چه علماء و باسوادانی که کشته ی جهلشان هستند وعلمشان سودی برایشان نداشته است (یعنی چه باسوادانی که از عقل نظری و عملی برخوردار نیستند). (ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لا ینفعه / حکمت 107).

5- افرادی که مسئولیّت می پذیرند و یا خود را در معرض انتخاب قرار می دهند باید بدانند نظام اسلامی ره آورد خون صدها هزار شهید نازنین و تحمّل رنج و زحمت بزرگانی همانند حضرت امام (ره) می باشد. کسانی می توانند در قطار انقلاب تا آخر باشند که به خاطر حفظ منافع شخصی، قومی، حزبی و ... پا روی خون شهیدان نگذارند بلکه پاسدار حقیقی راه نورانی و هدایتگر آنها باشند، دیده ایم افرادی را که به خاطر نگاه دنیا طلبانه و حریصانه ی خود از این قطار پیاده شده اند و به دامن اربابان روسیاه خویش پناه برده اند.

6– افرادی که از نعمت سفره ی انقلاب بهره مند شده اند بدانند نوری که در شبهای ظلمانی دنیای کفر و شرک در ایران اسلامی روشن شد و شجره ی طیّبه ای که با تأسّی از عاشورا و کربلا ایجاد و بارور گردید قابل معامله با هیچ کسی وهیچ چیزی نیست. آنروز که حضرت امام قطع ارتباط آمریکا با ایران را قطع رابطه ی گرگ با میش دانست و قابل جشن و سرور قلمداد کرد نباید افراد خسته و پشیمان و غیر انقلابی بیایند و بگویند برای نجات اقتصاد راهی جز توجه به کدخدا و غرب نداریم و علمای عزیز و مراجع بزرگ را زیر سئوال برده و توهین نمایند وقتی در حوزه اقتصاد عقبه ی فکری مسئولان همچو افراد معلوم الحالی باشند که شیفته ی سواد سطحی خویش اند باید اقتصاد مقاومتی مورد تأکید رهبری عزیز زمین بماند.

 7– توقع و انتظار امام ، مراجع ، شهدای عزیز و مردم متدیّن از افرادی که منتصب یا منتخب به عرصه ی قدرت و سیاست آمده و می آیند؛ این بوده و هست که احکام اسلامی در همه ی زمینه ها اجرایی شوند نه اینکه برای قبولی در انتخابات بعدی و یا کف و سوت عدّه ای امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل کنیم، به بهانه ی شادی، رقص و پایکوبی را تجویز نمائیم، منافع شخصی و حزبی را بر منافع جمعی و اسلامی مقدّم بداریم، افرادی که با اسلام و انقلاب و ارزشهای آن میانه ای ندارند را بیش از صاحبان انقلاب تکریم و احترام کنیم، تخت جمشید و کوروش را برجسته و راهیان نور و دیگر ارزشهای انقلابی را مذمّت نمائیم. داشتن ظاهری اسلامی را مسخره اما ولنگاری و کشف حجاب را از کنارشان بگذریم ، فرزندان کوخ نشینان در دریا و خشکی، در عراق و سوریه و در شب و روز از اسلام و انقلاب دفاع نمایند و امنیت ایجاد کنند اما فرزندان عدّه ای از برخورداران و مسئولان در اروپا و آمریکا در عیش و نوش و کسب تمدّن غربی باشند. 

8– یکی از وظایف مسئولان و دولتمردان علاوه بر ایجاد رفاه نسبی و اقتصاد مطلوب تلاش در جهت اقتصاد حلال و لقمه ی پاک است آنچه بزرگانی همانند آیت الله جوادی آملی فرمودند که گزینه ی اصلی روی میز در کشور ما همین مسئله ی ربا و بانکهاست که قرآن به جنگ با خدا تعبیر می نماید، به طور قطع و یقین همه ی مردم متدیّن و انقلابی ما از این وضعیت نگران و از تأثیرگذاری منفی ربا بر ساختار زندگی و خانواده واقف هستند پس چرا اقدام انقلابی صورت نمی گیرد، چرا قانون بانکداری اسلامی اجرا نمی شود، وقتی اقتصاد غربی را ملاک بدانیم گرفتاریها ادامه دارد. وای از عقبه های سخت قیامت و مطالبه ی مظلومان و فقرا و صاحبان انقلاب ...

 والعاقبة للمتّقین