وب سایت شخصی امراله اندرزیان

مطالبی از دیدگاه قرآن و اهل بیت

وب سایت شخصی امراله اندرزیان

مطالبی از دیدگاه قرآن و اهل بیت

وب سایت شخصی امراله اندرزیان
آخرین مطالب
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ق.ظ

کدام آزادی؟؟

کدام آزادی؟؟

یکی ازفراورده های جهل علمی و جهالت عملی حمایت از آزادی نفسانی و شیطانی است، در این زمینه نکاتی را به عرض خوانندگان محترم می رسانیم:


1- همگان اذعان دارند که آزادی انسانی و الهی، یکی از بهترین نعمت ها و هدایای خداوندی به بندگانش بوده، تا در پرتو آن موانع و حجابها را کنار زده و با اراده و عزم علمی و انگیزه و جزم عملی، اسفار چهارگانه را طی کرده، و مقامی والاتر و بالاتر از ملائکه را در پرونده ی خود ثبت نماید.


2- خدای متعال انسان را از بدو تولد آزاد آفریده و برای دست یابی به کمال و سعادت راهنمایانی را از درون (عقل) وبیرون( انبیاء،اولیاء و کتب آسمانی) فرستاده تا راه درست را از نادرست تبیین و کمال اختیاری را بعنوان بهترین ره آورد به او نشان دهد.


3- از نگاه قرآن دو گونه انسان مورد بحث است، یکی انسانی که حیوانیت بالفعل او در آغاز تولد به انسانیت بالفعل تبدیل و در  ردیف فرشتگان و بلکه بالاتر از او ( شهدالله انه لا اله الا هو و اولی العلم و الملائکه.... ) وبهترین مخلوق  ( فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ / مومنون 4 ) و.... قرار گرفته، و دیگری انسانیست که حیوانیت بالفعل او تا پایان عمر او را همراهی می نماید، زمام امور را در اختیار گرفته و در ردیف چهارپایان و پست تر از آنها ( کَالأنعام بَل هُم أضَلّ ) و بسیار ظالم و جاهل ( ظَلُوماً جَهُولاً ) واقع شده است.


4- در عرصه اجتماعی مدافعان و طرفداران آزادی دو گروهند، آنهایی که از روح ملکوتی و الهی برخوردارند، آزادی شان در چهار چوب عقل و شرع؛ و در راستای رسیدن به مقام محبوب و مُحِبّ است، اما آنها که از روح شیطانی و حیوانی برخوردارند طالب آزادی به سبک و شیوه ی غربی اند که هیچ حریم و چهار چوب عقلی و شرعی را معتقد نیستند و چه بسا بدتر از غربی ها باشند.


5- آنهایی که برای رسیدن به دنیا ومقام دنیوی همه ی اصول و ارزش ها را نادیده و همه ی حریم ها را شکسته اند در زمره ی گروه دوم اند که مورد مذمت خداوند واقع شده و بعنوان افرادی که شبهه ی علمی ندارند اما شهوت عملی بر آنها مسلط و خواهان آزادی برای هر گونه فسق و فجورند. ( بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ/ قیامة5 )


6- خواصی که به بهانه ی آزادی عقیده و بیان در فضای حقیقی و مجازی سمّ پراکنی می کنند، مقدسات را زیر سؤال می برند، حریم ها را شکسته و به هر کس توهین می نمایند، ضروریات دین همانند حجاب را مورد خدشه قرار می دهند، از شادی های شیطانی حمایت می نمایند، غرائز حیوانی را تمجید و عقلانیت را زیر سؤال می برند، رقص، اختلاط و بدحجابی و... را نشانه ی مدَنیّت وپیشرفت می دانند، از مجالس گناه و معصیت تقدیر و تشکر می نمایند، سنّتهای غلط و غیر عقلی و شرعی را با پول بیت المال ترویج می کنند و فساد را در جامعه رواج و سنّت سیئّه را تبلیغ نمایند، هر گناهی صورت گیرد، هر فسادی بوجود می آید، هر خونی ریخته می شود، هر عقیده ای نسبت به خدا و دین او متزلزل می شود و.... درجرم اینها شریک و باید منتظر خطاب قهر آلود خداوند باشند که ( خُذُوهُ فَغُلُّوهُ. ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ/ الحاقة 30 ) او را بگیرید و در غل و زنجیر کشید؛ سپس اورا به دوزخ افکنید، آنگاه به زنجیری که طولش هفتاد زراع است به آتش در کشید.


7- انسانی که از نعمت عقل و شریعت الهی برخوردار است می تواند راه خیر را از شرّ، حق را از باطل تشخیص دهد، نمی تواند به بعضی از احکام الهی ایمان داشته و به بعضی کافر باشد، چرا که خدای متعال ایمان او را نمی پذیرد و بعنوان کافر از او یاد می کند (نُؤمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً * أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقّاً / نساء، 150 )

نمی شود در اندیشه خود را مسلمان و در رفتار معتقد به نسبیت احکام و اخلاق و پیرو مکتب پوسیده ی لیبرالی غرب باشد، نمی تواند مدعی دین و مذهب باشد اما در عمل رضایت خلق را جایگزین رضایت خدا قرار دهد ( لا ظاعَة لِمَخلُوق فی مَعصِیَةِ الخالق / نهج البلاغه.حکمت 165 ).

از او پذیرفته نیست که سرسفره ی انقلاب بنشیند و بخورد و مدافع فرهنگ عریان و تُهی از معنویت غرب باشد.

و.......

والعاقبة للمتقین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۱۲
امراله اندرزیان
دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ ب.ظ

طغیان


زمانی که انسان از گوهر تابناک و گران سنگ ایمان و باور به توحید و جهان آخرت محروم باشد، در مقابل احکام و دستورات الهی و بندگان خدا طغیان می کند، که لازم است جلوی این حرکت شوم و رذیله ی پلید که خود منشإ دهها گناه دیگر می شود گرفته شود.

 اکنون به برخی از دلایل طغیان از زبان قرآن می پردازیم:

 

1- تٌهی بودن درون از نور ایمان

  انسانِ درون تُهی از نور ایمان ((وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواء/ سوره ابراهیم، 17)) وقتی به یک منصب و جایگاهی برسد خود را برتر و بهتر از دیگران می داند، و آنچنان این مسیر خطرناک را طی می کند که همانند فرعون ادعای خدایی می نماید((فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى/ سوره نازعات، 79‏) آنگونه که در باور و اندیشه های اومانیستهای امروزی می بینیم.

2- دستیابی به قدرتی اعتباری  

منشا طغیان برخی افراد دستیابی به قدرتی اعتباری است. قدرت انسانها یا تجلی قدرت خداست، آنطور که در زندگی انبیاء، اوصیاء و اولیاء الهی دیده و می بینیم که محصولی جز عدالت، معنویت، خدمت خالصانه، تواضع و ادب و.... ندارد و یا قدرتی نفسانی و شیطانی است که صاحبان و متولیان این نوع قدرت بخاطر کور و کری و زندگی مُتَوَهمانه محصولی جز جنگ و غارت، تجاوز به نوامیس، ظلم و فساد و نابودی، حرث و نسل به دنبال ندارد ((ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس‏/ سوره روم 41 ))

3-بهره مندی از ثروت و سرمایه های ظاهری

 گاهی منشإ طغیان بهره مندی از ثروت و سرمایه ی ظاهری و بعضا حرام است که اینگونه افرادِ طاغی سعی می کنند با استعمار  دیگران آنها را به زیر سلطه ی خود در آورند و نظام ارباب و رعیتی و دیوان سالاری را همانند قدرت شیطانی ترویج نمایند ((إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏/ سوره علق 6 و 7 )) وقتی انسان بریده از خدا و قیامت، خود را بخاطر قدرت و یا ثروت، بی نیاز از خدا بداند با طغیانش هر فساد و منکری را اشاعه و توسعه می دهد.

4- وسواس علمی

 گاهی علت طغیان افراد وسواس علمی است.افرادی که از مراتب علم( تجربی، عقلی، شهودی و وحیانی) محروم، و مقهور پیشرفت های ظاهری علم تجربی در دنیای ( به ظاهر مدرن و در باطن خبیث) هستند و در گام اول علم(تجربی) متوقف گردیده اند، چون از علوم عقلی، شهودی و وحیانی بی بهره اند و پیشرفت ابزار در غرب را پیشرفت انسان می دانند، از درون تاریکشان حرفهای مسمومی بگوش دیگران می رسانند که دوران استقلال گذشته و باید در جامعه ی عقب افتاده ی غرب هضم و سبک زندگی را با قطب نمای آنها تنظیم کنیم، چون علوم اسلامی نداریم و مجبوریم از آنها پیروی کنیم.

 

5- کفران نعمت:

 طغیان برخی از افراد بخاطر عدم سپاسگذاری از نعمت های الهی است ((ْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدید/ سوره ابراهیم، 7 ))،خدای متعال ، توفیق بهره مندی از نعمتهای مادی و معنوی را فراهم و سفره ی خود را گسترده و در اختیارشان قرار داده، لکن اینگونه افراد بخاطر اخلاق فرعونی که مردم را به خود دعوت می کرد و یا منش و روش قارونی که ثروت را از علم و تخصص خود می دانست ((قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی‏/ سوره قصص 78 )) نا سپاسی از این فرصت را شیوه و منش خود قرار داده که در حین مسئولیت و بهره مندی و بعد از آن به سراشیبی سقوط می رود و کاملاً غافل اند

 

6- شهوت، شهرت، حبِّ ذات

برخی افراد بخاطر شهوت، شهرت و حبِّ ذات وقتی می بینند بین مردم جایگاه و اسم و رسمی دارند طغیان می کنند . این افرادِ فریب خورده ی نفس و شیطان و مغلوب شهوت نام و مقام خود را بالاتر و برتر از دیگران دانسته و بر اریکه ی شهرت تا آنجا می روند که همه ی هستی خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند، آتش فتنه و آشوب به پا کنند، بندگان مومن خدا را حقیر و کوچک بشمارند، میلیاردها برای اهداف پلیدشان خرج نمایند، همه ی ارزش ها را مورد حمله و هجمه قرار بدهند، بیت المال را به آتش خواسته های نامشروع و سیری ناپذیرشان بکشند.

 

7- نفاق درون

 گاهی طغیان بخاطر نفاق درون است. در طول تاریخ افراد دو چهره و منافق، بیشترین ضربات را به اسلام و مسلمین وارد نموده اند، این افراد منافق که با ظاهری آراسته و با شعار هایی عوام پسند در بدنه ی مردم نفوذ می کنند و بخاطر ظاهر و باطن متفاوت و دروغین، کمتر شناخته می شوند، تا زمانی که نفاق درون خویش را آشکار و با دشمنان خدا همدست و همراه، و نظم و انضباط جامعه را به هم می ریزند، همانند طغیان دراویش مدعی عرفان، خَلسِه، خلوت و ذکر که با چوب، آهن، دشنه و اسلحه به مردم حمله کردند ((وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَکاذِبُون‏/ سوره منافقون 63 ))و همانند مدعیان طرفداری از خلق قهرمان که بیش از هفده هزار از همین خَلق بی گناه را شهید و خود به دامن کفر و استکبار پناه بردند.

 

8- تکبر و خود بزرگ بینی

گاهی منشإ طغیان تکبر است. وقتی شیطان قوه ی واهمه را بر قوه ی عاقله حاکم و زمام امور را و مجاری ادراکی و تحریکی شخص را تصرف نماید، خود بینی، عُلُو، و برتری طلبی در او حرف اول را می زند، آن گاه این شخص متکبر با تقلید و پیروی از شیطان متکبر ((أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین‏/ سوره بقره، 34)) هر ظلم، ستم، فساد و منکری را ترویج می نماید، خدای متعال به افراد متکبری که پیاده نظام ابلیس؛ بلکه خود؛ شیطان مجسم شده اند می فرماید: هر چه به خاطر تکبر و تبَختُر پاهایت را بر زمین بکوبی نمی توانی زمین را بشکافی و هر چه سرت را بالا بگیری گردن فرازی ات به کوه نمی رسد ((وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولا/ سوره اسراء، 17 ))

                                                            والعاقبه للمتقین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۳
امراله اندرزیان
شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۱۹ ب.ظ

مسئولیت ، شوخی یا جدی

مسئولیت، شوخی یا جدی

یکی از مسائلی که در نظام مقدس جمهوری اسلامی حدود، ثغور و جایگاه آن بطور دقیق تبیین نشده و یا مورد غفلت واقع می شود، مسئله ی مسئولیّت، آثار و آفات آن است، که جهت تنویر افکار و تأمل و تعمق بیشتر نکاتی را یاد آوری می کنیم:

1- هیچ جای ریب و تردیدی نیست که هر مسلمانِ مؤمنی نسبت به دین خدا، انسانهای مسلمان، مومن و مستضعف تکالیف و وظایفی دارند که کوتاهی در آنها موجب خروج از جرگه ی مسلمانی می شود.

 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَن اصبَحَ و لا یَهتَمَّ بِاُمُورِ المُسلمین ، فَلَیسَ بِمُسلِم ) و یا فرمود: کُلُکُم راع و کُلِکُم مسئولٍ عَن رَعِیَتِه )

2- پذیرش مسئولیت باید به اندازه ی توانایی و توانمندی در ادای آن باشد، که اگر نتواند ادای وظیفه نماید بطور قطع توان پاسخگویی در محضر خدا و بندگان خداوند را نخواهد داشت و گرفتار عذاب دردناک می شود: (( لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ- آل عمران 188 )) گمان مبر آن‌هایی که از کارهای زشت خودشان خوشحال می‌شوند و دوست دارند (مردم آن‌ها) را به خاطر کار (خوبی) که نکرده‌اند مورد تعریف قرار دهند از عذاب الهی برکنارند، (بلکه برعکس) برایشان عذاب دردناکی است.

افرادی که مسئولیت های متعددی پذیرفته و جایگاه ها را اشغال و همه را نیمه کاره رها می نمایند چه پاسخی در مواقف ( ایستگاه های) قیامت دارند

3- مسئولیت با نگاه طُعمه ای یعنی همان روش و سنّت غلطی که سقیفه و اهل سقیفه بنیاد نهادند، یعنی سیره ی انسانهای گندم نمای جَو فروش، یعنی پیروی و تقلید از اسلام ابوسفیانی و معاویه ای، یعنی پرورش خوک و گرگ با غلبه ی شهوت و خشم بر عقل در درون، یعنی غلبه ی حرص و طمع به دنیا و یعنی خیانت در دین، ایمان، اخلاق، بیت المال و.....

4- در نظام مقدس اسلامی حضور حداکثری پای صندوق های رأی و انتخاب عده ای برای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و.... کاری قانونی و پذیرفته شده است، که رأی دهنده و رأی آور هر دو در محضر خدا باید حجت شرعی داشته باشند، آن کسی که رأی آورد و عده ای از قِبَلِ او مسئولیت می گیرند موَظف است افراد عالِم،عاقل و عادل را برای خدمت به مردم و اقامه ی دین الهی به کار بگمارد و گر نه بر اساس روایت نبوی به خدا، رسول و مؤمنین خیانت کرده است.

5- هر کسی مسئولیت پذیرفته در مواقف قیامت بازداشت و سپس او را باز خواست می کنند( وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ –صافات 24)

پس اگر فردای نه چندان دوری در محضر خدا باید پاسخگو باشیم و صدای واویلایمان نیز بلند می شود که هیچ ریز و درشتی نیست مگر اینکه آمده است(  وَ یَقُولُونَ یَاوَیْلَتَنَا، ما لهذا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَه وَ لَا کَبِیرَه إِلَّا أَحْصَئهَا – کهف 49) چرا اینقدر برای رسیدن به میز و صندلی خودکشی می کنیم، چرا بعضی خرجهای سنگین و حتی میلیاردی می نمایند ، چرا در ایام انتخابات یاد خدا و معاد فراموش می شود، چرا برای تصرف مقامی؛ اخلاق زیر پا گذاشته می شود، چرا از هر وسیله ای برای رسیدن به هدف بهره می بریم و چرا......

 

6- در حکومت اسلامی و مکتب علوی پذیرش مسئولیت باید با نگاه امانتی باشد، یعنی مسئول بداند حکومت اسلامی، پست و مقام، بیت المال، مردم و... همه امانت الهی هستند و کسانی می توانند بار امانت را به منزل مقصود برسانندکه لیاقت و شایستگی لازم را داشته باشند ( أن تؤدوا الأمانات إلى أهلها- نساء 58)

بنابراین آنهایی که از طریق امتیاز طبقاتی، رانت و پارتی و تبعیض روی کار آمده ، مسئولیت پذیرفته و آلوده به اختلاس، رشوه، زیر میزی، رو میزی و..... گردیده امانتدار نبوده بلکه خائن اند و حرام است که به اینگونه افراد مسئولیت بدهند.

 

7- امام علی ( علیه السلام ) درباره ی زمامدار و مسئول در حکومت اسلامی می فرماید:

الف- نباید بخیل باشد و گر نه به اموال مردم طمع می ورزد،

ب- نباید نادان باشد چون به سبب جهل خویش مردم را گمراه می کند،

ج- نباید ستمکار باشد، چرا که با ستمگریِ خود موجب کشتار مردم می شود،

د- نباید بزدل باشد و گرنه به جهت ضعف نفس گروهی را بر گروه دیگر، بی جهت ترجیح می دهد،

ذ- نباید رشوه خوار باشد چون حقوق مردم را پایمال می کند،

ر- نباید واگذارنده ی سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) باشد، چون سبب هلاک امت می باشد،

قابل توجه کسانی که صاحب نفوذند و به دیگران مسئولیت می دهند باید آگاهترین و شایسته ترین ها را از حیث علمی وعملی برای خدمت به مردم انتخاب نمایند.

 

8- مسئول در نظام اسلامی به صورت مداوم و مستمر اعتراف به تقصیر کند و از دعای سی و دوم صحیفه از امام سجاد علیه السلام اینگونه با خدا حرف بزند که :

الهی به تو پناه می‌برم از آتشی که به سبب آن بر هر که تو را معصیت نموده سخت گرفته‌ای، و هر که را روی از خشنودیت گردانده وعده ی عذاب داده‌ای، و از آتشی که نورش تاریکی، و ملایمش دردناک، و دورش نزدیک است، و از آتشی که بعضی از آن بعض دیگر را می‌خورد، و بخشی بر بخش دیگر حمله می‌برد،  و از آتشی که استخوان را می‌پوساند، و ساکنین خود را از آب جوشان سیراب می‌کند، و از آتشی که بر زاری کنندگان رحم نمی‌آورد، و به کسی که از او مهر جوید مهر نمی‌ورزد، و دارای آن قدرت نیست که از رنج کسی که نزد او فروتنی می‌کند و در مقابلش سر تسلیم به زیر می‌آورد بکاهد، آتشی که با ساکنین خود با دردناکترین عذاب و سخت‌ترین وَبال برخورد می‌کند.  و به تو پناه می‌برم از عقربهای دهان گشوده اش، و مارهای نیش زننده اش، و از آشامیدنی اش که أمعاء و احشاء ساکنین خود را پاره پاره می‌کند، و دلهایشان را برمی‌کَنَد. و راهنمایی تو را به آنچه مرا از آن آتش دور سازد و عقب اندازد خواستارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۶ ، ۲۰:۱۹
امراله اندرزیان
سه شنبه, ۵ دی ۱۳۹۶، ۰۷:۲۳ ب.ظ

دست خالی

دست خالی     

 

قرآن کریم همه ی مردم را به سعی وتلاش ( وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى نجم 39 )و تجارت ماندگار دعوت نموده  است (تجارت لن تبور) اما عده ای به خاطر دشمنی با وحی الهی و دین خدایی و بعضی به جهت عدم آگاهی وجهل علمی و عملی تلاش بی ثمر و بی فایده انجام می دهند. ما برآنیم تا نمونه هایی از اعمال و رفتاری که در سبک زندگی فعلی وجود دارد و نفعی عاید صاحبانش نمی شود را ذکر کنیم :

1- افرادی که سبک زندگیشان با گناه،شرک و ریا آلوده است یعنی غیر خدا را موثر در زندگی خود میدانند(وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِکُونَ - یوسف -106 )در حالی که خداوند به پیامبر (ص) خطاب می کند که( لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ زمر -65) یعنی شرک موجب حبط و نابودی عمل می شود ..

2- آنهایی که به دنیا و زخارف ان دل بستگی پیدا کرده و از خدا و اخرت غافل مانده اند،زحمت بی فایده کشیده و دست خالی دنیا را ترک می کنند،به آیات 15و 16 سوره هود به عنوان نمونه توجهی داشته باشیم(مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لاَ یُبْخَسُونَ - أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ). دنیا گرایان بی اعتقاد به آخرت چه در ایران و چه در جهان هر چه انجام داده اند به هدر رفته و باطل می گردد. پس با سوادان مدرک به دست غیر عالم ، کم دنیای مادی را به رخ مومنین بکشند و از آنها تعریف نمایند .

3- افرادی که در انجام اعمالشان اخلاص نداشتهو فاقد انگیزه ی الهی اند از آنجایی که عمل بدون انگیزه ی الهی از بین رفتنی و نابود شدنی است به دلیل اینکه هرکسی برنیت و انگیزه  باطنی محشور می شود  (انما یحشر الناس علی نیّا تهم) بنابراین کسی که نیتّش خدایی نباشد، همه ی اعمالش هدر و نابود شدنی است ( مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ  -نحل -96 )

واز آنجایی که اعمال ورفتار بدون اخلاص حاکی از  حضور و تصرف شیطان است و غیر مخلصین درتیر رس دام شیطان اند بنا براین خطر بطور جدّی تهدید می کند که نتنها دست خالی بلکه با شیطان در جهنم محشور می شوند.

4- افرادی که احکام واجب الهی را ترک می کنند سعی و تلاش بی فایده دارند :

الف¬- ترک کننده ی نماز عاقبت به خیر نخواهد شد و جهنم را دیدار خواهد کرد به دلیل اینکه تمام اعمال وابسته به نماز است . (مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ- قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ   مدثر 42و43)

ب-کسی که حج واجب الهی را ترک کند (وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ-آل عمران -97 ) پس کسی که کفر عملی دارد اعمال خوبش حبط و برای آخرت چیزی ندارد .

ج-آنهایی که عاق والدین هستند نهایت کارشان جبّار و شقی و جهنم خواهد بود.

د-افرادی که شراب خوارند، چراکه را از دست و دیگر نمی تواند به وحی الهی عمل نماید و گوش شنوایی هم نخواهد داشت در حقیقت صورت انسانی و باطنی حیوانی و مرده ای بیش نیستند . امام علی (ع) : الصورة صورة انسان و القلب قلب حیوان ذلک میّت الاحیاء )

ذ- افرادی که عفاف و حجاب را رعایت نکرده و با بدحجابی و یا بی حجابی و آرایش های شیطانی ظاهر و جامعه را به فساد می کشانند ، این خود زمینه ساز و  مقدمه گناهان بزرگ دیگر که موجبات حبط و نابودی اعمال را به همراه دارد. اینها نه تنها تلاش بی ثمر ، بلکه آتش سوزان جهنم را ملاقات خواهند کرد.(به حدیث معراج در مورد اصناف بانوان جهنمی مرا جعه شود.)

ر- آنهایی که زکات و خمس نمی دهند به هنگام مرگ خطاب می رسد که (مُت یهودیاً او نصرانیاً) یعنی شما مسلمان نیستید و کسی که مسلمان نباشد توشه ای برای برزخ و قیامت خود ندارد.

ز- کسانی که بدون معرفت و شناخت به امام زمانشان بمیرند چون که حیات و زندگی و مرگ آنها جاهلی بوده علاوه بر دست خالی باید منتظر عذاب الهی نیز باشند .( من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه )

و ...

5- فرد یا افرادی که به غیر خدا امید و تکیه کنند، که یعنی ربوبیت ،رازقیت، مالکیت،حاکمیت و در یک کلام توحید افعالی را قبول نداشته و برای زندگی،درآمد،تشکیل خانواده، تحصیل و... به بشر ضعیف و محتاج امیدوار باشند . این افراد باید بدانند که زحمت بی فایده می کشند و دست خالی به سرزمین سوخته می روند (خداوند به یکی از پیامبرانش وحی فرستاد و فرمود: به عزّت و جلالم سوگند هر کس به غیر من امید داشته باشد ناامیدش خواهم کرد و در میان مردم جامعه ذلّت و خواری بر او خواهم پوشاند و...المیزان ذیل آیه ی 186)...

6- علومی که یاد گیری آنها نفعی برای دنیا وآخرت نداشته باشند.صرف عمر بهعنوان بهترین سرمایه پای همچو علومی خسارت بار و جبران ناپذیر است. علوم انسانی غیر اسلامی که استاد و دانشجوی ما را صرفاٌ به مساعل دنیوی و مادی مشغول و از وظایف و تکالیف دینی و الهی نسبت به خداوند و جهان آخرت باز می دارد ، مصداق همان تجارت بی سود و ثمری است که قرآن کریم تاکیدی می نماید  یعنی همان علمی که صاحب آن به هنگام رفتن از این دنیا بی سواد و دست خالی می رود ( وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا  -حج -5) .)

7- افرادی که مسولیت و خدمت را نه برای رضای خدا و ذخیره ی آخرت بلکه که برای شهرت، سود ولذت، رانت وپارتی، جمع مال و منال و برای تقویت قوم و قبیله و حزب و باند با عدم رعایت عدالت بدست آورده و هیچ دغدغه ای به آرمان ها و ارزش های اسلامی و انقلابی نداشته و بلکه سعی می کنند آنها به فراموشی سپرده شوند اینگونه افراد مسئول این گونه افراد  باید مستحضر باشند که برای زندگی آخرت خویش توشه ای نداشته و فقیر خواهند بود  ( لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ  - آل عمرا ن188 )

8-کسانی که مرتکب کار حرام می شوند و لو اعمال نیکی داشته باشند زحمت بی فایده کشیده و دست خالی می روند. امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی23 سوره ی فرقان ( وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا ) فرمود:به خدا سوگند اعمال نیک آنان از کتان های قبطی سفید تر بود ولی هنگامی که چیز حرامی بر آنان عرضه می شد آن را ترک نمی کردند (کافی  ج2-ص81) و رسول خدا (ص) فرمود : آنان نماز می خواندند و روزه می گرفتند و اعمال مستحب شب را انجام می دادند ولی هنگامی که چیز حرامی بر آنان عرضه می شد بر آن چنگ می انداختند .به این سبب خداوند اعمال نیک آنان را تباه کرد .( الدر المنثور  ج6- ص247  )

                                                                              والعاقبه للمتقین  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۶ ، ۱۹:۲۳
امراله اندرزیان
جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ

کودتای خاموش

 

کودتای خاموش

یکی از اهداف اصلی و اساسی انبیاء عظام ، سفیران الهی و حکومت مهدوی؛ ایجاد قسط و عدالت در میان مردم بود (لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم النّاس بالقسط حدید 25). بنابراین درباره ی عدالت و رابطه ی عدالت اخلاقی و اجتماعی نکاتی را به عرض می رسانم:

 1- برقراری قسط و عدالت در میان جوامع انسانی از اهداف مهم انبیاء و یکی از مهمترین وظایف آنها برای ایجاد برابری و برادری، برای احقاق حقوق آنها، برای رفع تبعیض و نابرابری، برای ایجاد بستری جهت فلاح و رستگاری و سعادت انسانها بوده است.

2- خدای متعال با بیان مراتب قسط و عدل وظایف همگان را مبرهن و مشخص نموده که چگونه از ابتدا تا انتهای راه را ببیند و بروند، اول همگان را به عدل و احسان امر می کند (إنّ الله یأمر بالعدل والاحسان نحل 90) در مرتبه ی دوم وظیفه ی همگان را قیام به قسط و عدل می داند که یعنی نه تنها خود عادل باشد و عدالت را رعایت نماید بلکه دیگران را به انسجام قسط و عدل وادار نماید (... لیقوم النّاس بالقسط حدید 25) و در مرتبه ی سوم وظیفه و تکلیف همگان را قوّام به قسط و عدل می داند (یا أیّها الّذین آمنوا کونوا قوّامین بالقسط ... نساء 135) قوّامین جمع قوّام صیغه مبالغه به معنی بسیار قیام کننده است یعنی باید در هر حال و در هر کار و در هر عصر و زمان قیام به عدالت کنید که این عمل خلق و خوی شما شود و کمترین انحرافی به هیچ طرف پیدا نشود. (تفسیر نمونه ج4 ص162).

3- برای آمادگی در اجرای مراحل قسط و عدالت در عرصه ی اجتماعی باید عدالت اخلاقی را در روح و جان خود پیاده و به صورت خلق و خو و ملکه در بیاوریم تا بتوانیم عدالت اجتماعی را در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، بین المللی و ... پیاده کنیم. 

4- حکما و فلاسفه الهی می گویند عدالت اجتماعی تابع عدالت اخلاقی است تا عدالت اخلاقی در فرد و افراد ایجاد نشود عدالت اجتماعی تحقق پیدا نمی کند چراکه عدالت نه با خرید و فروش و معامله و معاهده و دادوستد حاصل می شود و نه با قرارداد بستن ، وقت و زمان تعیین کردن و نه با آرزوی بدون عمل و یا آه و افسوس نسبت به گذشته بلکه باید کمر همّت بست و عدالت اخلاقی را به عنوان یک فضیلت اخلاقی در درون خویش با جهاد و فداکاری و تزکیه نفس و مبارزه  با شیاطین و حبّ دنیا بدست آورد.

5- حکمای الهی برای تحقق عدالت اخلاقی نسخه ای ارائه می دهند که بدون عنایت و توجه و عمل به آن دست یابی به اهداف مورد نظر امکان پذیر نیست. می گویند عدالت اخلاقی یعنی تسلّط عقل نظری بر قوای ادراکی که شامل (وهم، خیال، حس، شک، ظن و...) و تسلّط عقل عملی بر قوای تحریکی که شامل (شهوت، غضب و غرائز دیگر همانند حبّ ذات، حبّ شهرت و ظهور، حبّ ریاست و...) می شود. وقتی عقل نظری و عملی بر قوای ادراکی و تحریکی تسلّط پیدا کردند و آنها را تعدیل و به حدّ وسط که وظیفه اصلی آنهاست آوردند عدالت اخلاقی در روح و جان این شخص ایجاد و به تبع آن عدالت اجتماعی در سطح خانواده و جامعه و روابط بین الملل تحقق پیدا می کند.

 6- تا عدالت اخلاقی در درون انسانها ایجاد نشود (که از لوازم اصلی آن نیز معرفت و شناخت کامل نسبت به داشته ها و سرمایه های خویش می باشد) باید شاهد پیمان شکنی ها و نقض عهدها، شاهد تبعیض و رانت خواری ها، شاهد اختلاس و ویژه خواری ها، شاهد فرار مالیاتی و حرام خواری ها، شاهد فاصله طبقاتی و اشرافی گری ها، شاهد میل به دنیا و تجمّل پرستی ها، شاهد خیانت به مردم و جاسوسی برای دشمنان، شاهد آمار بالای طلاق و فروپاشی خانواده ها، شاهد هجوم جاه طلبان و شیفتگان قدرت، شاهد خیانت در امانت و بی توجّهی به ارزشهای اسلامی و انقلابی و... باشیم. 

7- برای تعدیل قوای درون نیازمند شکوفایی عقل و حاکمیت او بر این قوا هستیم و شکوفایی عقل بدون ارتباط و عمل به وحی و معارف قرآن و عترت (آنگونه که در خطبه اول نهج البلاغه آمده: لیثیروا لهم دفائن العقول) امکان پذیر نیست که در نتیجه هیچ فرد و افرادی از مسئولین و مدیران تا افراد عادی بدون توجه و رعایت این نکته نمی توانند بوی عطر عدالت اخلاقی را از درون جان خود استشمام کنند بلکه بوی کنیف فسق و فجور، تبعیض و رانت و پارتی، طغیان و تعدّی شهوت و غضب یا وهم و خیال و... را متوجه خواهند شد.

 8- ریشه ی تمام نابسامانیها و آسیب های اجتماعی بخاطر فقدان عدالت اجتماعی و در اساس، نبود عدالت اخلاقی است کسانی که می خواهند با آسیب های اجتماعی با گستره ی عظیم آن مبارزه کنند راهی جز هدایت مردم و بویژه مدیران و مسئولین بسوی کسب عدالت اخلاقی ندارند چون فساد مالی و اخلاقی با همه ابعادشان خبر از غلبه ی شهوت بر عقل می دهد و هرگونه فساد فکری، علمی و عملی خبر از کودتای وهم و خیال بر عقل می دهند و هر گونه جنایت و آدم کشی خبر از حاکمیت غضب بر عقل می دهد و... بنابراین برای مبارزه با آسیب های اجتماعی راهی جز آراستگی به زیور عدالت اخلاقی و اجتماعی و آزادی عقل از اسارت قوای درون همانند شهوت و غضب وجود ندارد.

 9- سیستم آموزشی ما از مدرسه تا دانشگاه این آمادگی را ندارد که بتواند نیروهای خود را مزیّن به مراتب عدالت نماید و زمینه ساز حکومت مهدوی باشد چراکه بدون تزکیه و تهذیب (که مقدّم بر آموزش است و آموزش مقدّمه آن می باشد و در مدارس و دانشگاه های ما به عکس آنچه قرآن فرموده عمل می شود) عدالت اخلاقی و به تبع آن عدالت اجتماعی تحقّق پیدا نمی کند و بدون اینها کودتاها در درون انسان و بعد در بیرون صورت می پذیرد که به تبع آن آسیب ها، معضلات و مشکلات فراوان بوجود می آید که یکی از نمونه هایش اختلاس های میلیاردی است که از رسانه ها به گوش می رسد.

 10- قابل توجّه تصمیم سازان، تصمیم گیران، احزاب، جناح ها، اقوام و طوایف؛ با رفتن جناحی و آمدن جناحی دیگر یا رفتن مسئولی و انتخاب دیگری مشکل مردم حل نمی شود مگر حرکت در مسیر قرآن و عترت و تحصیل عدالت اخلاقی و عدالت اجتماعی وگرنه هر روز شاهد افزایش پرونده ها در محاکم کیفری و گسترش آسیب های اجتماعی هستیم.

11- وقتی عدالت اجتماعی در خانواده، اجتماع، محیط کار و تلاش، محیط تعلیم و تربیت و... رعایت نشود حاکی از فقدان عدالت اخلاقی در این عرصه ها است و نبود عدالت اخلاقی موجب سربرآوردن شرک خفیّ و کفر عملی، در رفتار و عملکرد انسان ها می شود و همین دلیل قاطع بر نهادینه نشدن معارف عمیق الهی در درون جان و فقدان اخلاص و قرب الهی است که اینها دلیل واضح و روشن بر عدم شکوفایی عقل و حکمت نظری و عملی و افسار گسیختگی قوای درون و تعدّی و تجاوز آنها با حمایت نفس و شیطان و شکستن حریم ها و حلال و حرام های الهی و به تبع آن گسترش آسیب های مضرّ و مخرّب در سطح خانواده و جامعه و کمک به جنگ نرم و تهاجم فرهنگی دشمن است. بنابراین با عدالت اخلاقی و اجتماعی می توان جلوی هرگونه آسیب، هرگونه ظلم و بیدادگری، هرگونه فساد و تبعیض، هرگونه اختلاف و دشمنی و هرگونه ... را گرفت چرا که این افراد مزیّن به معرفت و علم نافع، عقل شکوفا و بندگی خدا هستند.

والعاقبة للمتّقین

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۹:۰۸
امراله اندرزیان
يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۱۶ ب.ظ

کدام تمدّن، کدام پیشرفت؟


کدام تمدّن، کدام پیشرفت؟

در گذشته ی دور و نزدیک و در زمان کنونی بعضی از مدّعیان روشنفکری یا همان منوّرالفکرها، قلم و قدم و بیان و بنان خود را مصروف پیشرفت های اعجاب برانگیز دنیای مادی نموده و در کوی و برزن صلا می دهند که احکام اسلامی کهنه و توان پاسخگویی به نیازهای بشر را ندارد و باید برگردیم به دنیای شاهان ستمگر و خائن و یا با اروپا و آمریکا پیوند خویشاوندی برقرار کنیم تا ما هم پیشرفته و متمدّن باشیم بنابراین نکاتی را از منظر وحی الهی ذکر و از این آقایان سئوال می کنیم که آن دنیایی که شما مقهور آن شده اید کدامیک از این مؤلفه های تمدّن را دارد؟                                                                1- دنیای مادی منهای معنویت و تهی از معارف وحیانی بر خواستگاه اکثریت آنهم بنحو قراردادی و بدون از اینکه غیبت خارجی پیدا کند، سبک زندگی خویش را منظم و مقرر می دارند در حالی که خداوند اکثریت مردمی را که پیام آسمانی او را نپذیرفته اند خالی از گوهر ایمان (وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنین – شعراء 26) و درون آنها را خالی (وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواء – ابراهیم 43) و وجود آنها را تهی از عقل و عقلانیت بلک سفیه و بی خرد (وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه – بقره 130)‏ معرفی می کند.                              2- به پیشرفتهای مادی صرف و تنظیم قرارداد برای داشتن زندگی خوب در دنیا بدون از نیم نگاهی به جهان عقبی در حقیقت تمدّن و پیشرفت نیست چرا که برنامه ریزی و چشم انداز تا چهاردیواری دنیا و به هنگام مرگ و اعتقاد به نابودی و هلاکت، از انسان های عاقل و متمدّن بدور است آیه مبارکه (إِنْ هِیَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثین – مومنون 30)‏ زبان حال و قال افراد امروزی و دیروزی است که بدون اعتقاد به جهان پس از مرگ که یک روز آن معادل پنجاه هزار سال دنیاست (فی‏ یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسینَ أَلْفَ سَنَة – معارج 4) مدّعی تمدّن و پیشرفت هستند در حالی که رسول خدا (ص) اینگونه افراد را بی عقل بلکه دیوانه معرفی نمود پس حیف از مدّعیان فهم و فکر و عقل که الگوی خود را دیوانگانی قرار داده اند که پایان کار را هلاکت می دانند.                                                       3– از این منوّر الفکرها می پرسیم مؤلفه های تمدّن و پیشرفت کدام است؟ آنچه از معارف قرآن و عترت بدست می آید با نگاه به دنیا و آخرت و پیوستگی آنها مؤلفه های تمدّن و پیشرفت حقیقی را بهره مندی از سرمایه های مشترک انسانی همانند فطرت الهی، عقل و عقلانیت، عدالت اخلاقی و اجتماعی، حسن خلق، معنویت، سبک زندگی الهی، فضیلت و سعادت، عشق و محبّت به خدا، احسان و خدمت به بندگان او و ... پرسش این است که کدامیک از اینها را دنیای پر از ظلم و ستم که منشأ آنها از آمریکا و اروپاست دارا هستند اینها که هر کدام کشوری را مستعمره خود داشتند، در ظلم و ستم به مردم مسلمان منطقه شریک و رفیق اند، در غارت منابع و سرمایه های مسلمانان سهیم اند، در حمایت از حکومت های دیکتاتور و مستبد از هم سبقت می گیرند، در نابودی مردم مظلوم یمن، بحرین، فلسطین، عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان همداستان و همکارند.                                                                                              4– اهل تمدّن و پیشرفت کسانی اند که نه تنها عاقل اند (آنگونه که از آیه ی 164 سوره ی بقره بر می آید که خلقت آسمانها و زمین، رفت و آمد شب و روز و ... را ادلّه ای بر علم و قدرت خداوند می دانند) بلکه به تعبیر استاد علّامه جوادی آملی بر اساس آیه پنج سوره جاثیه قائم به عقل اند یعنی نه تنها خود عاقل اند بلکه بستر شکوفایی عقل و عقلانیت دیگران را مهیا می کنند. متمدّن پیشرفته نه تنها بهره مند از گوهر عدل و احسان است (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان – نحل 90)‏ بلکه شایسته ی زینت و زیور قائم به عدل و قسط است (لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط – حدید 25) و بالاتر از اینها قوّام به عدل و قسط می باشد (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْط – نساء 135) پرسش ما این است جوامعی که از مراتب عقل و عقلانیت و همینطور عدل و قسط بی بهره اند چگونه می توانند مدّعی تمدّن باشند چرا که آنجا که عقل نیست سفاهت و آنجا که عدالت نیست ظلم و فسق است مگر با سفاهت و ظلم تمدن حاصل می شود؟                                                                                                                             5- مطالب فوق نه پیشرفت های مادی که مقدمه و تقویت کننده ی معنویات باشد نادیده می گیرد و نه از حسن فعلی صاحبان خدمتهای بزرگ به بندگان خدا غافل است بلکه سخن ما این است که چرا عده ای از منبع لایزال الهی یعنی معارف قرآن و عترت که به دنبال تمدّن و پیشرفت و رستگاری همه انسان هاست غفلت نموده و به دنبال علم محدود و ناقص و معیوب و متغیر بشری که فقط در چهارچوب دنیای مادی تدوین و تألیف شده اند، حریصانه می روند و نسخه نجات دنیا و آخرت که (یجری مجری الشّمس والقمر) است را نادیده و یا کهنه معرفی می نمایند؟                                                                       6- تمدّن و پیشرفت وقتی ظهور و بروز دارد که دولت و ملت کشور خود را بر احیای هویّت و داشتن استقلال در همه عرصه های فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و همینطور آزادی الهی و انسانی نه آزادی حیوانی، مادی و شیطانی، برپا کنند آیات و روایات ما مشحون بر عدم پذیرش سلطه ی بیگانگان (وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلا – نساء 141) بر عدم ذلّت پذیری و حفظ عزّت و شرف و کرامت انسانی (وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنین – منافقون 8) و شعار تاریخی سالار شهیدان که هیهات منّا الذّلّة و بر توجّه به قدرت و نیروهای داخلی (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة - انفال 60) اما شاهان نگون بخت بخاطر فقدان ایمان به خدا و احساس ذلّت و دلبستگی به دنیا واگذارکردن بخشی از ایران به دیگران اقدام کوچکی از اقلام خیانتهای آنهاست و روشنفکران سکولار و تهی از ایمان با قلم ها و بیانهای سمّی و زهرآلود خود همیشه نقش پیاده نظام غارتگران بی تمدّن را بازی کرده و در صدد وابسته نمودن و از بین بردن کرامت و شرافت ملت ایران بوده اند و گرچه شعار ملّیت سر می دهند اما هیچگاه دفاع حقیقی از این ملّت را مخصوصاً به هنگام تجاوز و تعدّی دشمنان وظیفه ندانسته اند که دفاع مقدس هشت ساله یک نمونه از آن است.                                                                                7- تمدّن بدون بهره مندی از حیات حقیقی انسانی تحقق پیدا نمی کند و حیات حقیقی بدون اجابت دعوت خدا و پیامبر (ص) امکان پذیر نیست (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم – انفال 24)‏ بنابراین دنیایی که از سر حسادت (حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِم – بقره 109) پیام خدا و رسول (ص) را نمی پذیرند چگونه به حیات حقیقی وبعد به تمدّن انسانی دست پیدا می کنند؟                                                                              والعاقبة للمتّقین                                                 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۶ ، ۲۰:۱۶
امراله اندرزیان
يكشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ب.ظ

کدام همراهی؟


کدام همراهی؟

روایت هفتادوسه فرقه شدن امت پیامبر (ص) و نجات یک فرقه ی آن، شاهد خوبی است بر عدم همراهی هفتادو دو فرقه با امام و مولای خویش و تأسیس نحله ها و گروه های مختلف، تشدید اختلافات، تبعیض و بی عدالتی، ظلم و ستم، راه اندازی جنگ و خونریزی، مقابله با دین خدا، گرایش به خرافات و سرانجامی شوم و نامیمون. به همین جهت نکاتی را به عرض می رسانیم:                                                                                                              1- در گذر زمان و حوادثی که پدید می آید اگر میزان معرفت و شناخت به مبانی دینی و اعتقادی افزون نشود، پیاده شدن و از خط مستقیم خارج شدن امری اجتناب ناپذیر است. خواص جامعه به هوش باشند (آنگونه که امام علی علیه السلام فرمود: فی تقلّب الاحوال علم جواهر الرّجال، در دگرگونی و حوادث باطن افراد ظاهر می شود) بدون علم قضاوت نکنند، از حدود و قانون الهی خارج نشوند، در مقابل اصول و ارزشهای اسلام و نظام نایستند، برای خوشایند فلان گروه و یا جناح اوامر و منویات رهبری معظم را نادیده نگیرند، ملت ایران را دشمن شاد نکنند.                                                                          2- بعد از معرفت و شناخت صائب بدون تقویت ایمان و تقوی حرکت در مسیر ولایت امکان پذیر نیست و حضور در فرقه های ضالّ و مضلّ حتمی است. افرادی که سکّان مسئولیت و مدیریت کلان و خرد را در نظام اسلامی به عهده گرفته اند باید مستحضر باشند که اگر به زیور ایمان و تقوای توحیدی آراسته نباشند، نمی توانند بار مسئولیت را به مقصد برسانند.                                                                                                             3- آنهایی که از مردم سالاری و رأی مردم بهره می برند مراقب باشند که اگر بهتر و شایسته تر از آنها باشد و یا افرادی را به کار بگیرند که از حیث توانمندی و شایستگی های معنوی بهتر از آنها باشد به خدا و پیامبر و مؤمنین خیانت نموده و کسی که خیانت کند نمی تواند دولت، جامعه و تمدّن اسلامی را به ارمغان بیاورد. از همین جاست که سخن رهبری را زمین گذاشته و به دنبال اهواء و امیال خویش رفته و کشور و ملت را از دست یابی به اهداف بلندش ناکام می کند.                                                                                                                                                      4- چرا عده ای وحی منزل و معجزه ی جاوید خدا را کهنه و پیروانش را متّهم به کهنه پرستی می نمایند اما آنچه بی رگ و ریشه، خرافاتی و مورد تأیید عقل و شرع نیستند تأیید و تبلیغ می کنند، به چه دلیل بعضی به امامان معصوم (ع)، امامزادگان و بزرگان دین بی اعتنا و بعضاً بی حرمتی اما فضای مجازی و حقیقی را نسبت به شاهانی که بیشترین ظلم و ستم را به ملت روا داشته، بخشی از ایران را تقدیم دیگران نموده، طبقه ی ضعیف را به عنوان نوکر و رعیت انتخاب و به عنوان برده بیشترین بهره کشی را از آنها برده و عزت و شرف را به ذلّت وابستگی به شیطانی همانند انگلیس و آمریکا فروخته پر می کنند آیا اگر اینها در روز عاشورا بودند در سپاه عمرسعد تحت فرمان او با امام به حق نمی جنگیدند؟                                                                                                                              5- چه شده است که عده ای تعرب بعدالهجرة را انتخاب و خوراک آنها ایران باستان و مکتب ایرانی و ایران زرتشتی شده و نسبت به دین اسلام که متعلق به همه ی انبیاء بوده، نسبت به قرآنی که معجزه جاوید الهی است، نسبت به پبامبر اسلام که خاتم و افضل انبیاء می باشد بی حرمتی و یا بی توجهی می کنند. در مورد کوروش چه آیه و روایتی چه فتوا و اظهار نظری از بزرگان دین داریم (جز احتمالی که علّامه طباطبایی از اظهار نظر ابوالکلام آزاد هندی داده) که اینقدر تبلیغ و حرص و ولع چرا دشمنان انقلاب بویژه صهیونیستها اینقدر به این مسئله دامن می زنند این افرادی که بر مقبره ی کوروش سجده می کنند اگر اهل سجده هستند باید بدانند جز بر خدا بر دیگری نشاید. اینها اگر اعتقادی به جایگاه کوروش دارند چرا از بزرگان دین و امام و رهبر معظم انقلاب نمی پرسند و پیروی نمی کنند؟                                                                                                                            6- اخیراً یکی از مسئولین مطالبی را در خصوص کم کاری و سوء مدیریت و توجه به قوم و قبیله به جای توجه به خدمت به مردم داشته اند که قابل تقدیر است. از نگاه دینی و انقلابی سئوال می کنیم آیا سخن حضرت امام که فرمودند در تقدم ملاکها جهاد و تقوا مورد نظر باشد رعایت می شود؟ چگونه است که کمترین دغدغه نسبت به دین و ایمان مردم مشاهده، کمترین توجه به فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر دیده می شود و کمترین عنایت نسبت به نیازهای معنوی در کنار مسائل مادی وجود دارد. چرا نسبت به مطالبات رهبر معظم انقلاب در خصوص غارتگری فرهنگی و جنگ نرم، در خصوص سبک زندگی اسلامی، در مورد خانواده و مسئولیت خطیر او، در مورد استفاده از نیروهای انقلابی، در خصوص بصیرت و روشن بینی و عدم خواب آلودگی، در مورد حفظ ارزشهای اسلامی و انقلابی، در خصوص خطر نفوذ دشمن و تغییر در محاسبات مسئولین، در مورد کرسیهای نظریه پردازی، درباره ی تقویت و کمک به کارهای مذهبی و فرهنگی خودجوش، در مورد مقابله با شیطان اکبر و اذنابش، درباره ی فتنه ی هشتادوهشت و فتنه گران و ... کم توجهی می شود؟ آیا می توان ادعا نمود که ما با رهبری همراه و پشتیبان او هستیم؟ از مسئولین محترم در سطح ملّی و محلی این توقع می رود که برای ادای دین به امام و شهیدان و رهبر عزیز و مردم مؤمن در تغییر و تحولات آینده از افرادی با اندیشه ی انقلابی و جهادی و طرفدار خدمت بی منّت به مردم استفاده نمایند و رضایت خدا را بر رضایت فلان گروه یا حزب و جناح مقدم بدارند وگرنه شعار تبعیت و همراهی با ولایت شعاری بدون عمل خواهد بود.                                                                                                                                       7- اقتصاد مقاومتی و توجه جدّی به معیشت مردم و برطرف نمودن موانع سر راه از مطالبات رهبری معظم است و بارها اظهار نگرانی نموده آیا بعضی از مدیران آنگونه که برای تثبیت جایگاه و میز و صندلی خود سعی و تلاش می نمایند، گرفتار شرک اصغر می شوند، از تملّق و چاپلوسی بی بهره نیستند، رضایت جناح و قوم را با استفاده از جایگاه و مسئولیت بر رضایت خدا مقدم می دارند، نگاه بخشی و منطقه ای دارند با اینکه مسئولیت ملّی پذیرفته اند و ... چگونه می توانند همراهی با مولا و رهبری معظم را مدعی شوند؟ آیا با همان سعی و تلاش نمی شود در صدد رفع محرومیت و حل معیشت مردم و شکوفایی اقتصاد برآمد؟ نمی شود در محیط کار و خدمت فضای معنوی و اخلاقی ایجاد کرد؟ نمی توان آرمان ها و ارزشهای انقلابی را مورد تأکید قرار داد؟                                                                                   8- همراهی با امام و رهبری یعنی داشتن اندیشه ی انقلابی و جهادی در اندیشه و صفات و رفتار، دارا بودن روحیه ی ستیز با دشمنان اسلام و انقلاب، حمایت از مدافعان حرم و نیروهای حزب الّلهی، پس چرا عده ای سر سفره ای که محصول همین اندیشه ی انقلابی است نشسته و بهره می برند اما مقتدای آنها غرب و فرهنگ منحط اوست، با اندیشه ی سکولارش ابلاغ گرفته و نظام ولایی را قبول ندارد، ساکت و ساکن و بی تفاوت نسبت به اسلام و انقلاب اما پرگو و پرحرف و مدافع نسبت به دشمنان ملّت، حضور پر رنگ، آنجا که منفعتی باشد و نان به نرخ روز خوردن در جایی که خطری نباشد. پس مراقب باشیم که در محضر خدا و شهیدان نیاز به حجّت شرعی داریم و آن همراهی با امام و ولی است نه با حزب و جناح و قوم و قبیله!                                                   والعاقبة للمتّقین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۶:۳۰
امراله اندرزیان
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۹ ب.ظ

شیطان اکبر

ازآنجایی که آمر ازآنجایی که آمریکا شیطان بزرگ و مظهر رذالت،خباثت،جنایت ،شرارت و فتنه و فساد در جهان می باشد،پاسخ یاوه گویی های ترامپ را از منظر وحی الهی می دهیم:

1-کدام رئیس ج1- کدام رئیس جمهور آمریکا از عقل برخوردار بوده تا ترامپ دیوانه باشد .کدامیک به دنبال تعدی و تجاوز ،غارت اموال و منابع ،لشکر کشی به مناطق مختلف جهان ،کشتار بی گناهان ،حمایت از مستبدان و مستکبران حاکم ،حمایت از رژیم غاصب کودک کش ،دوشیدن حکومت های قبیله ای ،ایجاد و حمایت از تروریستها و منافقین،حمایت از انقلابهای رنگی و فتنه ی سبز نبوده تا یکی با ادب و دیگری بی ادب باشد؟

2-سردمداران شیطان بزرگ مصداق ائمه ی کفر هستند که یکی از ویژگی های آنها نقض عهد و میثاق و عدم وفاداری به معاهدات بین المللی است به همین جهت باید در مقابل آنها ایستاد و مقاتله نمود  (فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُم‏  توبه آیه 12) آنروز که مقام معظم رهبری در قضیه ی برحام فرمودند من خوش بین نیستم و آمریکا عهد شکن است، با استفاده از همین کلام نورانی وحی بوده که نباید فریب لبخند های دروغین آمریکا را خورد و نباید از پیام قرآن دور بمانیم.

3- قرآن کریم دشمنی سرسختانه ی یهودی های صهیونیست و مشرکان نسبت به مومنان را گوشزد می نماید (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا   مائده 82) . چگونه بعضی تعجب می کنند که ترامپ در صفحه ی تلویزیون حاضر شود و از دشمنی با ملت ایران حرف بزند .اگر اینگونه نبود باید تعجب می کردیم چرا که ملت ایران معتقد و مومن به دستورات خداوند و ترامپ و یارانش دارای اندیشه ی صهیونیستی و شرک آمیز است و البته اسلاف ترامپ نیز دارای همین اندیشه و رفتار بوده اند پس چه انتظاری از منافع مذاکرات هسته ای به نام برجام می رود با وجود دشمنی هایی که خدای متعال از نهان و نهاد آنها خبرمی دهد . آنها در دشمنی مصمم و کوتاه نمی آیند با اینکه از معجزه ی الهی قرآن محروم اند و مسئولین محترم باید آگا ه باشند که نسبت به این آیات بی توجهی نکنند و فریب حرفهای پوچ اروپائیان و دیگر شیاطین رانخورند.

4- حرفهای ترامپ تکرار حرفهای اسلاف نحس و نجس او بوده که می خواستند ریشه ی ملت ایران رابسوزانند. می گفتند ایران محور شرارت است،ایران را حامی تروریست معرفی می کردندو...  سخنان ایشان جمع بندی سخنان نتانیاهو و لابی صهیونیستی که  نقش اصلی را در انتخاب رئیس جمهور های آمریکا به عهده گرفته اند.

5-اگر آمریکا در اول انقلاب شیطان بزرگ بوده با جنایتهای چهل ساله اش  شیطان اکبر شده و لاز م است که همگان به ویزه مسئولین به سخنان حکیمانه ی امام ومقام معظم رهبری توجه کنند و همینطور به ویژگی های شیطان که در دشمنی با اسلام ناب و پیروانش لحظه ای آرامش ندارد، خواب و استراحت ندارد ، عهد و پیمانی را وفا نمی کند،آتش بس و صلحی را نمی پذیرد ،سپاه و ستادش و پیاده نظام و سواره نظامش را بسیج می کند،کمین میزند و به چهار طرف می تازد و .... (قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ (16)

ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرینَ (17) سوره یا عراف)

با این معرفت و شناخت قرآنی از شیطان و حیله و مکرش دیگر نباید برآشفت و عصبانی شد که چرا عهد شکن و شیطنت می کند، چرا که ماموریتش درمقابل اهل ایمان همین است .ما چرا اعتماد کنیم و سر میز مذاکره با شیطان بشینیم و دست و پاکنیم و تاریخ عاشورا را تحریف که آن هم مذاکره بوده است؟

6- ما از خشم و عصبانیت آمریکا نسبت به سپاه پاسداران تعجب نمی کنیم چون سپاه و بسیج بود که بیشترین نقش را در تثبیت انقلاب اسلامی،در مقابله با تجزیه طلبی در بعضی از مناطق ایران، در دستگیری کودتاگران نوژه،در دستگیری حزب توده در یک روز ،در مقابله ی جدی با داعشی های ایران((کوموله و دموکرات)) ،در دفاع مقدس هشت ساله ،در ناکام گذاشتن فتنه ی 78 و 88 ،در مقابله ی مستقیم با تروریست های داعشی و همپیمانانشان در عراق و سوریه،در ساخت موشک هایی که رعب و وحشت در دل دشمن می اندازد، در سازندگی کشور،در دفاع مخلصانه از آرمانهای انقلاب و پشتیبانی و تبعیت از ولایت فقیه،حمایت از حبهه ی مقاومت در غرب آسیا ،مقابله ی با ضد انقلاب داخلی و خارجی و ...  بنابراین باید دشمنان از سپاه و بسیج و نیروهای مقتدر و انقلابی نگران و عصبانی باشند چون هیمنه و ابهّت آنها را شکستند، چراکه نقشه هاو فتنه هایشان را نقش بر آب نمودند،به خاطر اینکه منافعشان را در منطقه به خطر انداختند،به دلیل اینکه جبهه ی مقاومت را در مقابل جبهه ی کفر ایجاد و حمایت نمودند و ...  اینها همه درسایه ی عمل به آیه ی مبارکه ی( وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ‏ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْل‏   ایه ی 60 سوره ی انفال ) و رهبری مدبرانه ی امام و رهبر حکیم انقلاب بوده است.

7- آمریکا و لابی صهیونیستی از معاهده ی موجود یعنی برجام ناراحت نیستند بلکه اظهارات سخیف و توهینهای بچه گانه شان نه به خاطر برجام بلکه به خاطر وجود ایران اسلامی و انقلابی و مقتدر هست چرا که برجام بیشتربه نفع آنها بوده و فشار فعلی برای برجام های بعدی وخلع سلاح نمودن ایران و سلطه و حضور در کشور ماست نه اینکه برجام را مفید به حال ایران بدانند .مسئولین محترم مراقب باشند که می خواهند با برجام بی فرجام کشور را معطل و کاری کنند تا معضلات و مشکلات انباشته ، مردم ناراضی و نا امید و خود را ناجی ملت معرفی کنند .به نظر ما برجام یک دام است برای فشار به مملکت ،برای امید به دشمنان ،برای جدانمودن ملت از دولت، برای ایجاد نارضایتی در کشور ، برای بی توجهی به توانمند یهای داخلی یا همان اقتصاد مقاومتی ....

                               و العاقبه للمتقین

  

 

  

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۲۱:۱۹
امراله اندرزیان
يكشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۱۹ ب.ظ

هرچه جلوتر می رویم ...


هرچه جلوتر می رویم ...

یکی از مسائلی که دغدغه ی ذهنی، فکری و قلبی ما شده این است که چرا هر چه جلوتر می رویم میل به دنیا بیشتر، گناه و معصیت زیادتر، آسیب های اجتماعی افزونتر، ایمان و اعتقاد ضعیف تر و ... در این زمینه نکاتی را به عرض مخاطبان عزیز می رسانیم.        1- انسان موجودی دوبعدی و دوساحتی است (مادی و معنوی) هرکدام از اینها قوی تر شود دیگری ضعیف تر خواهد شد اگر میل به مادیات و شهوات و نفسانیات بیشتر شود میل به معنویت و ملکوت و امور مجرد کمتر می شود وقتی نفس و شهوت و هوا بر عقل و ایمان غلبه کنند انسان را وارونه و به وادی هلاکت می کشانند و هر چه جلوتر می رویم موجودی خونخوار و درنده و بی رحم می گردد.                                                            2- انسان در راه و مسیری که آغاز نموده نیازمند همراه و همسفر و رفیق است و از نظر قرآن انسان ها از لحاظ دارا بودن همنشین و رفیق دوگونه و دوگروه هستند. عده ای که تعدادشان زیاد نیست سعی می کنند رفقای خود را از میان این چهارگروه انتخاب کنند و هر روز در نماز از خدای متعال درخواست می نمایند. انبیاء، صدیقین،شهداء و صالحین  (وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَیْهِمْ‏ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً – نساء «69») اما عده ی دیگر که خیل عظیمی از انسانها هستند مبتلا به رفیقی می شوند که دشمنی او با انسان محرز و غیرقابل انکار و لحظه به لحظه در جهت نابودی او گام برمی دارد و آن کسی جز شیطان نیست. همانکه با وسوسه و تصرف در قوای ادراکی و تحریکی انسان، هویت حقیقی او را تغییر و ایمان و اعتقاد فطری اش را زایل و به عزت خدا قسم خورده که او را گمراه و از راه حق منحرف نماید و در نهایت به وادی جهنم ببرد. (وَ مَنْ‏ یَعْشُ‏ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ – زخرف «36») هر که از یاد خدا رخ بتابد شیطان را برانگیزیم تا یار و همنشین دائم وی باشد. از این آیه استفاده می شود که هرکس راه خدا و یاد او را انتخاب نکند بطور دائم در خدمت شیطان خواهد بود.                                                                                                  3- قابل توجه آنهایی که به دنبال علاج آسیبهای اجتماعی اند آن رفیقی که روسری ها را عقب و بدحجابی و بعضا بی حجابی را بلای عمومی نموده، آنکه عده ای را درّنده خو کرده که به اطفال و کودکان نیز رحم نمی کنند، آن کسی که بستر انشقاق و اختلاف را فراهم و زمینه ساز جدایی و طلاق می شود، آنکه دلها را نسبت به هم تیره و تار و برادر را به جان برادر می اندازد، آنکه مجالس لهو و لعب و لغو را به عنوان نیاز انسان به شادی و نشاط در فرهنگ و آداب و رسوم عده ای تثبیت نموده، آنکه سمّ مواد مخدر، مردار حب دنیا و حب جاه و مقام، جیفه ی سبک زندگی منهای یادخدا را در کام عده ای شیرین و لذیذ کرده و آنها را از سعادت دنیا و آخرت باز داشته، آن کسی که با روانشناسی ماهرانه عده ای بی حیا و در نهایت عریان، به نام نظافت و زیبایی ریش ها را تراشیده، لقمه های پر از چرک و خون همانند آنچه از راه اختلاس، رشوه، احتکار، حیله، سرقت، گران فروشی و کم فروشی، شرکت های هرمی، قاچاق و ... بدست می آید را شیرین خوش طعم نموده و در نهایت قبح گناه را شکسته و گناهکار را جسور و طلب کار می نماید و .... همین رفیق همراه و همنشین است که مأموریتی جز غافل نمودن مردم از یاد خدا ندارد و در عین حال گمان کنند در راه هدایت و نجات گام بر می دارند (وَ إِنَّهُمْ‏ لَیَصُدُّونَهُمْ‏ عَنِ السَّبِیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ – زخرف «37»)و آن شیاطین همیشه آن مردم از خدا غافل را از راه خدا باز دارند و به ضلالت درافکنند و پندارند که هدایت یافته اند.                                                                           4- هر چه جلوتر می رویم نیاز دنیوی و اشتغال به زندگی و غفلت از یاد خدا و عدم ارتباط با مراکز دینی و معنوی، میل به تفریح و خوش گذرانی، پرخوری، اسراف و تبذیر، ارتکاب معصیت و یا تأیید معصیت و معصیت کار ... بیش از گذشته است دلیل آن دشمنی است که به غیر از آنهایی که در سنگر اخلاص اند را تهدید به خروج از راه مستقیم و ورود به وادی ضلالت و گمراهی و وارونگی عمل نمودن کرده است. (... قالَ‏ فَبِعِزَّتِکَ‏ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ‏ - ص 82 و 83 ) آیا باور می کنیم وجود این سگ بی پروا و بی حیا را که چگونه به حرف خودش عمل می کند و ما غافلیم؟ آیا قبول داریم که اخلاص سرّی است از اسرار الهی و هر کسی محرم این سرّ نیست مگر اینکه حرامی را به قلب و دل خویش راه ندهد؟ به همین جهت است که خدای سبحان فرمود: اکثر مردم مشرک اند یعنی اندیشه، صفات و رفتارشان خالص برای خدا نیست. (وَ ما یُؤْمِنُ‏ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ – یوسف 106)                                                                      5- هر چه جلوتر می رویم فریب خوردگان نفس و شیطان، اهل ایمان و عمل صالح را مسخره نموده و آنها را به خاطر تقیّد به احکام الهی و دفاع از ارزشهای اسلامی مذمت می کنند. خدای متعال از این افراد تهی از نور ایمان و معنویت به عنوان سگهائی یاد می کند که حق سخن گفتن ندارند و باید گور خود را کم کنند و بروند. (قَالَ‏ اخسَئُوا فِیهَا وَ لاتُکَلّمُونَ - إِنَّهُ‏ کانَ‏ فَرِیقٌ‏ مِنْ عِبادِی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ - فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ‏ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحکون – مؤمنون 110 -108) آنهایی که مؤمنین و متدیّنین را مسخره می کنند، افرادی که از قیافه و عملکرد نیروهای حزب اللهی تنفر دارند و در کوی و برز و در فضای حقیقی و مجازی تبلیغ منفی می نمایند، آنهایی که به مدافعان با اخلاص اسلام و انقلاب و حرم اهل بیت علیهم السلام می تازند، افرادی که هماهنگ با رسانه های خارجی و بوقهای شیطانی استکبار، علیه نیروهای مؤمن و ولایی (که از اول انقلاب شیاطین درون و بیرون را رجم عملی می کنند) تبلیغ می نمایند، در این آیات و امثال اینها کمی تأمّل و تدبّر نمایند و ببینند عاقبت اندیشه ی سیاه و رفتار آلوده ی آنها چگونه خواهد شد.                                                                                  6- مؤید مطلب فوق کلامی است که به این مضمون از امیر بیان حضرت علی علیه السلام نقل شده که: حفظ ایمان در دوره ی آخرالزّمان همانند پای برهنه راه رفتن در سرزمینی که خار مغیلان دارد و یا همانند نگه داشتن آتش در کف دست است، که اگر شرح صدر و دل نورانی پیدا نکنیم، اگر توشه ی راه آخرت یعنی تقوا را برنداریم، اگر ظرفیت سازی نکنیم و متناسب با شرایط زمان و مکان از معرفت کافی، بصیرت خوب و عمل صالح و تضرع به درگاه خدا برخوردار نشویم، از قطار سبک زندگی اسلامی و قرآنی پیاده می شویم چه اینکه عده ای پیاده شده و در حال غرق شدن هستند.                                                                     7- هر چه جلوتر می رویم نیاز به استقامت و پایداری در راه حق بیش از گذشته خود را نشان می دهد. تأکید قرآن بر استقامت (إِنَ‏ الَّذِینَ‏ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَّ اسْتَقامُوا – فصّلت 30). و پیر شدن پیامبر (ص) به خاطر آیه ی سوره ی هود (فَاسْتَقِمْ‏ کَما أُمِرْتَ‏ وَ مَنْ تابَ مَعَک – هود 112). حاکی از این است که یاران انقلابی ثابت قدم بسیار کم و کمتر می شوند چرا که عده ای برای غنیمت آمده بودند، بعضی برای ریاست خود را آماده کرده بودند، گروهی برای سهم خواهی بیشتر شعار می دادند که در روز امتحان و اجرای عدالت همه رفتند به همین خاطر است که عده ای سکوت را اختیار، بعضی نشستن و ترک جهاد را، گروهی تساهل و تسامح را، افرادی تند رفتن و یا کند آمدن را، عده ای تهدید و تطمیع را، بعضی همراهی با دشمنان را، کسانی به سخره گرفتن ارزشهای انقلاب را، گروهی فرار از احکام الهی را و ....     

والعاقبة للمتّقین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۱۹
امراله اندرزیان
جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۳۴ ق.ظ

آرزوی دشمن،غفلت ما


آرزوی دشمن، غفلت ما!

یکی از ابعاد بصیرت در عرصه ی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و ... شناخت دوستان واقعی و دشمنان حقیقی است. با توجه به افراط و تفریط هایی که در سیاست خارجی و داخلی وجود داشته نکاتی را با استفاده از آیات قرآن کریم بیان می کنیم 1- از اوایل انقلاب اسلامی تاکنون نوع نگاه به دوستان و دشمنان از طرف دولت ها مسیر ثابت و یکنواختی را دنبال نکرده و هر کدام در ایام انتخابات و برای جمع آوری آرای بخشی از مردم شعارهایی داده اند که با اصول و مبانی انقلاب و اندیشه ی تابناک امام و رهبری معظم هماهنگ و همسو نبوده اند.                                                         2- با اینکه اکثر کشورهای غربی و بعضی از دولتهای شرقی در جنگ هشت ساله و فتنه ی هشت ماهه و فتنه های دیگر از صدام، منافقین، ضد انقلاب و وادادگان و پشیمان شده های داخلی حمایت کرده و می کنند، بعضی دولت مردان ما دنبال تنش زدایی بودند با اینکه تنش آفرینی رسم دیرینه ی آنها بوده، بعضی دنبال آزادی های مدنی بودند با اینکه آزادی حقیقی را اسلام و انقلاب به ملت ایران داده و آنها مخالف این آزادی و موافق آزادی به شیوه ی غربی بودند، بعضی هلوکاست را مطرح و اما عده ای از اطرافیان نزدیک، دوستی با ملت اسرائیل را دنبال می نمودند، بعضی خواهان مذاکره با کدخدا و حل مشکلاتی که خود کدخدا و اذنابش بوجود آورده اند از طریق گفتگو و جلسات چند ساله و تقریبا بی ثمر با اینکه دست چدنی او زیر مخمل و لبخند پنهان و دشمنی خویش را در عهد شکنی و حمایت از دشمنان انقلاب مستمرا پی گیری می کنند و بعضی ...                                      3- قابل توجه آنهایی که مسئولیت می پذیرند و شناخت درستی از دشمنان ندارند، اینکه نیم نگاهی به کتاب خدا یعنی قرآن کریم بیندازند ببینند همان خدایی که اسلام رحمانی را بیان می کند درباره ی نقشه و کید دشمنان، در مورد آرزوهای قلبی آنها، درباره ی اقدامات ننگین شان، درباره اجتماع و تشکیل احزاب و در مورد عداوت و دشمنی و حسادتی که به مؤمنان دارند چگونه هشدار می دهد و انذار می نماید.                                           4- خدای متعال در قرآن کریم چهار مرحله از آرزو و خواست دشمنان را نسبت به اهل ایمان بیان می کند که داشتن این مراحل و اندیشه و تأمل در آنها برای همگان بویژه مسئولین محترم لازم و ضروری است.                                                            یک: آرزوی بسیاری از اهل کتاب این است که اهل ایمان، ایمان خود را رها نموده و کفر آنها را بپذیرند که این خواست و آرزو نیز از سر حسادتی است که به مؤمنین دارند (ودّ کثیر من اهل الکتاب لو یردّونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم ... بقره 109). آیا دشمنی که با مؤمنین به خاطر ایمانشان دست به هر اقدامی می زند حتی در قلب و دلش می توان به او اعتماد نمود و مذاکره کرد؟                                                         دو: آرزوی گروهی از اهل کتاب برای گمراه نمودن اهل ایمان دومین درخواست قلبی و بدنی دشمنان ماست. (ودّت طائفة من اهل الکتاب لو یضلونکم – آل عمران 69).            گاهی آرزوهای درونی خویش را با زبان و پشت بلندگو بیان می کنند همانند آرزوی اوباما رئیس جمهور قبلی آمریکا که می گفت اگر بتوانم همه ی پیچ و مهره های هسته ای ایران را باز می کنم و تا حدودی هم موفق شد. از جمله ی این آرزوها گمراهی مؤمنین است که خواست و آرزویشان را با ناتوی فرهنگی و تغییر در سبک زندگی اسلامی و تغییر در محاسبات مسئولین دنبال می کنند.                                                                   سه: مرحله ی سوم از آرزوهای دشمنان ملت ایران و مؤمنین این است که اگر نتوانستند اینها را از ایمان به کفر و از هدایت به ضلالت ببرند، آنها را غافل نموده و اسباب و اسلحه ی دفاعی را بگیرند و ناگهانی حمله ور شوند و نابود نمایند (ودّ الذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة – نساء 102).                                    آیا تلاش دشمنان در مسئله ی هسته ای و نفوذ به درون و اندرونی و همینطور جنجالی که در مورد قضیه ی موشکی دنبال می کنند، نمونه ای از آروهای قلبی آنها برای خلع سلاح کردن و حمله ی ناگهانی نیست؟ آیا بر جامهایی که طراحی نمودند برای نفوذ به درون کشور و رسیدن به اهداف شومشان با وجود غفلتی که آرزو می کنند نیست؟ باید بپذیریم که اگر نبود هشدارها و تذکرات و شروطی که رهبری معظم انقلاب بیان داشتند دشمن تا کجا آمده بود؟ مگر در ایام انتخابات گفته نشد که موشکها مانع اجرای درست برجام بود. بنابراین راهی جز نصب العین قرار دادن این آیه و امثال او نیست.                            چهار: قرآن کریم چهارمین آرزوی اهل کتاب و مشرکین را اینگونه بیان ی کند که آنها مایل نیستند هیچ خیری از طرف خدا به اهل ایمان برسد (ما یودّالذین کفروا من اهل الکتاب و لاالمشرکین ان ینزّل علیکم من خیر من ربکم – بقره 105).                                   آیا افرادی که در کوی و برزن تبلیغ می نمودند که نیروهای انقلابی نمی گذارند با آمریکا و اروپا ارتباط برقرار کنیم تا مشکلات اقتصادی حل شود، باور به این سخن خدا در قرآن دارند که آنها دوست ندارند هیچ خیری به ملت ایران برسد؟                                    آیا در این چند سالی که قضیه ی برجام مطرح بود تا چه اندازه به عهد و پیمانشان وفادار بوده اند؟ مگر همین ها نیستند که از دکتر ظریف استقبال می کنند و بعد از او جلسه ی منافقین و داعش را برگزار می نمایند؟                                                            5- باور کنیم که بیشترین دشمنی را با مؤمنین، یهودی های صهیونیست و مشرکین دارند (لتجدنّ اشدّالنّاس عداوة للذین آمنوا الیهود والذین اشرکوا – مائده 82).                        سازمان ملل و شورای امنیت به وسیله ی چه گروهی اداره می شوند؟ آیا اینگونه نیست که آمریکا و اروپا را مسیحیت و یهود صهیونیستی اداره می کنند؟ آیا اینها از اول انقلاب تاکنون در دشمنی با ملت ایران متحد نبوده اند؟ در فتنه های اول انقلاب، در تهاجم صدام عفلقی به ایران، در تجزیه ی ایران، در قضیه ی میکونوس، در قضیه ی سلمان رشدی، در پناه دادن به بنی صدر و منافقین، در تحریم اقتصادی، در فتنه ی 78 و 88، در حمایت از سران فتنه، در قضیه ی برجام و ...                                                               6– کسانی که نیروهای انقلابی همانند سپاه و بسیج که تنها به فکرعزت و عظمت و سربلندی ملت ایران اند، را زیر سئوال می برند، به این سخن خدا در سوره ی ممتحنه توجه نمایند که ابراهیم خلیل و پیروان مقاومش را به عنوان الگو معرفی می نماید و می فرماید: ما از شما و بتهای شما که به جای خدا می پرستید به کلّی بیزاریم، ما مخالف و منکر شمائیم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا به خدای یگانه ایمان بیاورید (... اذ قالوا لقومهم انا براءو منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوة والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده ... ممتحنه 4).                                            سئوال ما این است فرعون و نمرود این زمان غیر از آمریکا و اذنابش چه کسانی می توانند باشند. آن روز که امام عزیز فرمود ما آمریکا را زیر پا می گذاریم و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند با تأسی از ابراهیم خلیل بوده حالا که خلف صالحش یعنی رهبر معظم انقلاب آمریکا را شیطان اکبر معرفی می کند و می فرماید ما هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم بر اساس همین آیات الهی است، پس دشمن عنود و کینه توز را بشناسیم و خواب غفلت بر ما مستولی نشود که ما خود می توانیم با توکل بر خدا و وجود جوانانی فداکار مشکلات را از سر راه برداریم.                                                                                                                                   والعاقبة للمتّقین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۶ ، ۰۵:۳۴
امراله اندرزیان